سلام بر آزادی...

من درینجا از هرچه که بتواند کمک کند تا حالِ آدمی دیگرگون شود می‌نویسم، از سینما که هنر "تاریخِ" حاضر است، هنری که همانند شعر خیالِ آدمی را دست‌خوشِ تحول می‌کند و به اندیشه وامی‌دارد؛ از همه بیشتر زبان شعر را دوست دارم، من هم با مالرو هم‌عقیده‌ام که گفت سینما زبان است، اما در رقابت با شعر، این شعر است که گوی سبقت را می‌رباید... داستان هم می‌گویم ولی امیدوارم میانِ خوانِش‌اَش خوابتان نگیرد (=
ارادتمند، ــمجرمــ

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مولانا» ثبت شده است

قلندروار...

پنجشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۷، ۰۹:۵۱ ق.ظ

حضرت مولانا می‌فرمایند:

 نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم 
مذاق عاشقی دارم پی دیدار می‌گردم 

خدایا رحم کن بر من پریشان وار می گردم
خطا کارم گناهکارم به حال زار می گردم 

شراب شوق می نوشم به گرد یار می گردم 
سخن مستانه می‌گویم ولی هوشیار می‌گردم 

گهی خندم گهی گریم گهی افتم گهی خیزم 
مسیحا در دلم پیدا و من بیمار می گردم 

بیا جانا عنایت کن تو مولانای رومی را
غلام شمس تبریزم قلندروار می گردم